چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل به ما اهمیتی نمیدهد؟
احساس بیاهمیتی در یک رابطه عاشقانه، تجربهای دردناک و متداول است. عوامل متعددی میتوانند باعث بروز این احساس شوند، از جمله عدم توجه به نیازها، سوء تفاهمها، و انتظارات برآورده نشده. در این مقاله، به بررسی 22 نکتهای میپردازیم که چرا ممکن است در رابطهتان احساس کنید طرف مقابل به شما اهمیتی نمیدهد. این نکات، صرفا نقاط شروعی برای خودآگاهی و گفتگو هستند. درک و پذیرش این عوامل، اولین قدم برای بهبود رابطه و ایجاد ارتباطی سالمتر و رضایتبخشتر است.
- ✔
کمبود ارتباط کلامی:
عدم بیان واضح احساسات و نیازها میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم شود. - ✔
عدم توجه به زبان بدن:
نادیده گرفتن سیگنالهای غیرکلامی، مانند حالت چهره و لحن صدا، میتواند به احساس بیتوجهی منجر شود. - ✔
کمبود زمان با کیفیت:
صرف زمان کم با یکدیگر و مشغول بودن به کارهای دیگر در حین با هم بودن، حس بیاهمیتی را تشدید میکند. - ✔
عدم حمایت عاطفی:
وقتی در شرایط سخت به حمایت نیاز دارید و آن را دریافت نمیکنید، احساس تنهایی و بیاهمیتی میکنید. - ✔
انتقاد بیش از حد:
انتقاد مداوم و بدون بازخورد مثبت، اعتماد به نفس را پایین آورده و حس بیارزشی را القا میکند. - ✔
مقایسه کردن با دیگران:
مقایسه شما یا رابطهتان با دیگران، باعث میشود احساس کنید به اندازه کافی خوب نیستید. - ✔
نادیده گرفتن نیازهای شما:
وقتی نیازهای شما به طور مداوم نادیده گرفته میشود، حس میکنید برای طرف مقابل اهمیتی ندارید. - ✔
عدم قدردانی:
عدم قدردانی از تلاشها و کارهای مثبتی که انجام میدهید، حس بیارزشی را به وجود میآورد.
- ✔
مشکلات حل نشده:
باقی ماندن مشکلات حل نشده و بحثهای تکراری، حس سرخوردگی و بیاهمیتی را افزایش میدهد. - ✔
عدم صداقت:
دروغگویی و پنهان کاری، اعتماد را از بین برده و حس ناامنی و بیارزشی را تقویت میکند. - ✔
بیاحترامی:
رفتار بیادبانه و بیاحترامیآمیز، واضحترین نشانه بیاهمیتی است. - ✔
عدم تلاش برای درک دیدگاه شما:
وقتی طرف مقابل تلاش نمیکند دیدگاه شما را درک کند، حس میکنید نظرات شما ارزشی ندارند. - ✔
تفاوت در سبکهای دلبستگی:
سبکهای دلبستگی متفاوت میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم و احساس ناامنی شود. - ✔
مشکلات روانی یا عاطفی طرف مقابل:
گاهی اوقات، مشکلات روانی یا عاطفی طرف مقابل باعث میشود نتواند نیازهای شما را برآورده کند. - ✔
فشارها و استرسهای بیرونی:
فشارها و استرسهای زندگی میتواند باعث شود فرد نتواند به اندازه کافی به رابطه توجه کند. - ✔
تغییر اولویتها:
تغییر اولویتهای زندگی، مانند تمرکز بر کار یا فرزندان، میتواند باعث شود فرد به نظر برسد کمتر به شما اهمیت میدهد. - ✔
عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات:
عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و عذرخواهی نکردن، حس بیارزشی را تقویت میکند. - ✔
کنترلگری:
تلاش برای کنترل رفتارها و تصمیمات شما، نشاندهنده بیاعتمادی و عدم احترام به استقلال شماست. - ✔
حسادت:
حسادت بیش از حد میتواند باعث رفتار نامناسب و احساس ناامنی در رابطه شود. - ✔
مقایسه خود با شریک سابق:
یادآوری و مقایسه مداوم شما با شریک سابق، به شما این حس را القا میکند که به اندازه کافی خوب نیستید. - ✔
به اشتراک نگذاشتن تجربیات مهم:
اگر طرف مقابل تجربیات مهم زندگی خود را با شما به اشتراک نگذارد، ممکن است احساس کنید خارج از دایره اعتمادش قرار دارید. - ✔
عدم تلاش برای حل مشکلات جنسی:
بی توجهی به مشکلات جنسی و عدم تلاش برای حل آنها میتواند باعث شود احساس کنید از نظر جنسی برای طرف مقابل جذاب نیستید و نیازهای شما بی اهمیت تلقی می شود.
شناسایی این عوامل، قدم اول برای بهبود رابطه است. باید با طرف مقابل خود در مورد احساساتتان صحبت کنید و به دنبال راه حلهایی برای رفع این مشکلات باشید.
1. تفاوت در زبان عشق
آیا میدانید زبان عشق شما و پارتنرتان چیست؟شاید شما به دریافت هدیه اهمیت میدهید، در حالی که او با انجام کارهای خدماتی عشقش را نشان میدهد.این تفاوت میتواند سوءتفاهم ایجاد کند.تحقیق کنید که زبان های عشق چیست و کدام یک از آنها بیشتر برای شما و همسرتان اهمیت دارد.سعی کنید زبان عشق طرف مقابل خود را یاد بگیرید و به آن توجه کنید.مثلا اگر زبان عشق پارتنر شما “وقت با کیفیت” است، با او قرار های بدون حواس پرتی بگذارید و تمام توجه خود را به او معطوف کنید.اگر زبان عشق شما “لمس فیزیکی” است، سعی کنید بیشتر او را در آغوش بگیرید، دستش را بگیرید و به او نشان دهید که به او اهمیت میدهید.
وقتی زبان عشق طرف مقابل خود را درک کنید، میتوانید بهتر نیازهای او را برآورده کنید و از سوءتفاهم جلوگیری کنید.
ارتباط موثر در مورد زبان های عشق، کلید یک رابطه سالم و رضایت بخش است.
2. انتظارات غیرواقعی
گاهی اوقات انتظارات ما از رابطه و پارتنرمان آنقدر بالا است که هیچکس نمیتواند آنها را برآورده کند. این انتظارات غیرواقعی باعث میشود احساس کنیم که به اندازه کافی مورد توجه نیستیم. لیستی از انتظارات خود تهیه کنید و بررسی کنید که کدام یک از آنها واقع بینانه هستند و کدام یک غیرواقعی. با پارتنر خود در مورد انتظاراتتان صحبت کنید. در ضمن، سعی کنید انتظارات خود را با توجه به شرایط زندگی خود تنظیم کنید. اگر هر دو در حال حاضر مشغول کار هستید، انتظار نداشته باشید که پارتنر شما تمام وقت خود را با شما بگذراند. انعطاف پذیر باشید و آماده تغییر انتظارات خود باشید.
3. کمبود ارتباط موثر
عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها به طور واضح و مستقیم، میتواند باعث سوءتفاهم و احساس عدم اهمیت شود.اگر حرفهایتان را نگویید، طرف مقابل چگونه میتواند بداند چه میخواهید؟مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنید.یاد بگیرید که احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و مستقیم بیان کنید.به حرف های پارتنر خود با دقت گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید.از قضاوت و انتقاد پرهیز کنید.به جای آن، سعی کنید احساسات خود را با بهرهگیری از جملات “من” بیان کنید.مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر می کنی”، بگویید “من ناراحت می شوم وقتی که دیر می کنی.
” در مورد مسائل مهم به طور آشکار و با صداقت صحبت کنید.از پنهان کردن احساسات خود خودداری کنید.هرچه بیشتر با یکدیگر در مورد احساساتتان صحبت کنید، رابطه شما قوی تر خواهد شد.تمرین کنید که فعالانه به حرف های پارتنر خود گوش دهید.این به این معنی است که تمام توجه خود را به او معطوف کنید، سؤال بپرسید و احساسات او را تایید کنید.از زبان بدن خود نیز آگاه باشید.زبان بدن شما میتواند به اندازه کلماتتان مهم باشد.سعی کنید از زبان بدن مثبت استفاده کنید، مانند لبخند زدن و تماس چشمی برقرار کردن.
4. مشکلات شخصی طرف مقابل
گاهی اوقات بیتوجهی ظاهری پارتنر به شما، ربطی به شما ندارد. ممکن است او با مشکلات شخصی درگیر باشد که تمرکز او را از رابطه دور کرده است. استرس کاری، مشکلات خانوادگی یا افسردگی میتواند از این عوامل باشد. سعی کنید در مورد مشکلات پارتنر خود اطلاعات کسب کنید. از او بپرسید که آیا میتوانید به او کمک کنید. به او نشان دهید که در کنارش هستید و از او حمایت می کنید. اگر مشکلات پارتنر شما جدی است، او را تشویق کنید که از یک متخصص کمک بگیرد. مشاوره میتواند به او کمک کند تا با مشکلاتش کنار بیاید و رابطه خود را بهبود بخشد.
در این زمان، از خود مراقبت کنید. به نیازهای خود توجه کنید و از فعالیت هایی که از آن لذت می برید، غافل نشوید. صبر و درک، کلید عبور از این دوران سخت است.
5. نیاز به استقلال و فضا
هر فردی نیاز به فضایی شخصی و زمانی برای خود دارد. اگر پارتنر شما به نظر میرسد که از شما فاصله میگیرد، شاید فقط نیاز به کمی استقلال و فضا دارد تا انرژی خود را بازیابد.
به نیاز پارتنر خود برای استقلال و فضا احترام بگذارید. به او اجازه دهید زمانی را با دوستان و خانواده خود بگذراند یا به علایق شخصی خود بپردازد. در این زمان، به خودتان نیز فضا بدهید. به علایق شخصی خود بپردازید و زمانی را با دوستان و خانواده خود بگذرانید. از این زمان برای تمرکز بر روی خود و بهبود شخصی خود استفاده کنید. هرچه خودتان شادتر و سالم تر باشید، رابطه شما نیز قوی تر خواهد شد.
تعادل بین با هم بودن و جدا بودن، کلید یک رابطه سالم است.
6. احساس ناامنی در رابطه
ترس از دست دادن پارتنر، حسادت و شک، میتواند باعث شود که بیش از حد نیازمند توجه او شوید و هر بیتوجهی کوچکی را به عنوان عدم اهمیت تلقی کنید. دلایل ناامنی خود را شناسایی کنید. آیا در گذشته تجربه های دردناکی داشته اید؟ آیا اعتماد به نفس پایینی دارید؟ با پارتنر خود در مورد ناامنی های خود صحبت کنید. به خود یادآوری کنید که دوست داشتنی هستید و ارزش دارید. بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و سعی کنید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. به پارتنر خود اعتماد کنید. اگر دلیلی برای بی اعتمادی وجود ندارد، سعی کنید به او اعتماد کنید و شک و تردید را کنار بگذارید.
7. عدم تلاش برای حفظ رابطه
شاید هر دو طرف به مرور زمان، از تلاش برای نشان دادن عشق و علاقه به یکدیگر دست کشیدهاید. این بیتفاوتی میتواند به مرور زمان احساس عدم اهمیت را ایجاد کند. سعی کنید دوباره به رابطه خود انرژی تزریق کنید. برای پارتنر خود وقت بگذارید، به او هدیه بدهید، با او قرار ملاقات بگذارید و کارهایی را انجام دهید که هر دوی شما از آن لذت می برید. با پارتنر خود در مورد نیازهای عاطفی خود صحبت کنید. به او بگویید که چه چیزی باعث می شود احساس دوست داشته شدن و ارزشمند بودن کنید. حتی کارهای کوچک میتوانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند. یک یادداشت عاشقانه، یک تماس تلفنی کوتاه یا یک آغوش گرم میتواند به پارتنر شما نشان دهد که به او اهمیت می دهید.
8. مقایسه با روابط دیگران
از مقایسه رابطه خود با روابط دیگران خودداری کنید. هر رابطه ای منحصر به فرد است و هیچ دو رابطه ای شبیه به هم نیستند. به جای تمرکز بر روی آنچه که در رابطه خود ندارید، بر روی چیزهایی که دارید تمرکز کنید. به نقاط قوت رابطه خود توجه کنید و از آنها قدردانی کنید. به جای مقایسه، از روابط دیگران الهام بگیرید. اگر متوجه شدید که رابطه یک زوج دیگر ویژگی های مثبتی دارد، سعی کنید آن ویژگی ها را در رابطه خود ایجاد کنید. بر روی ایجاد یک رابطه سالم و رضایت بخش برای خودتان تمرکز کنید.
9. عدم قدردانی از تلاشها
از تلاش های پارتنر خود قدردانی کنید. به او بگویید که متوجه تلاش هایش هستید و از او سپاسگزارید. حتی یک تشکر ساده میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. وقتی پارتنر شما بداند که تلاش هایش قدردانی می شود، انگیزه بیشتری برای ادامه دادن خواهد داشت. سعی کنید قدردانی خود را به روش های مختلف نشان دهید. مثلا میتوانید به او یک یادداشت تشکر بنویسید، یک هدیه کوچک به او بدهید یا فقط به او بگویید که چقدر او را دوست دارید. در ضمن، از تلاش های کوچک نیز قدردانی کنید. حتی اگر پارتنر شما فقط زباله ها را بیرون می برد، به او بگویید که از این کارش سپاسگزارید.
10. تعریف نکردن و تشویق نکردن
همه ما دوست داریم از طرف پارتنرمان تعریف و تشویق شویم. اگر این اتفاق نیفتد، ممکن است احساس کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و به ما اهمیت نمیدهند. از پارتنر خود تعریف کنید و او را تشویق کنید. به او بگویید که چه چیزی را در او دوست دارید و از چه چیزی در او الهام می گیرید. تعریف و تشویق میتواند اعتماد به نفس پارتنر شما را افزایش دهد و به او احساس ارزشمندی بدهد. به دنبال فرصت هایی برای تعریف و تشویق پارتنر خود باشید. مثلا میتوانید از ظاهر او تعریف کنید، از دستاوردهای او تمجید کنید یا از مهربانی او قدردانی کنید. در ضمن، از انتقاد خودداری کنید. اگر انتقادی دارید، سعی کنید آن را به روشی سازنده بیان کنید.
11. عدم همدلی و درک
اگر پارتنر شما نمیتواند خود را جای شما بگذارد و احساسات شما را درک کند، ممکن است احساس تنهایی و عدم اهمیت کنید. همدلی، کلید ایجاد ارتباط عمیق در رابطه است. سعی کنید با پارتنر خود همدلی کنید. خود را جای او بگذارید و سعی کنید احساسات او را درک کنید. وقتی پارتنر شما بداند که شما احساسات او را درک می کنید، احساس نزدیکی بیشتری به شما خواهد کرد. برای همدلی، باید به حرف های پارتنر خود با دقت گوش دهید و سعی کنید از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید. در ضمن، باید احساسات خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید. این به پارتنر شما کمک می کند تا شما را بهتر درک کند.
12. اولویت قرار دادن دیگران
اگر پارتنر شما همیشه دیگران را (خانواده، دوستان، کار) بر شما اولویت میدهد، ممکن است احساس کنید که برای او اهمیت کمی دارید. تعادل در این زمینه بسیار مهم است. با پارتنر خود در مورد احساسات خود صحبت کنید. به او بگویید که احساس می کنید برای او اولویت ندارید. سعی کنید به یک توافق برسید که هر دو طرف را راضی کند. مثلا میتوانید توافق کنید که هر هفته زمانی را به با هم بودن اختصاص دهید. اگر پارتنر شما نمی تواند اولویت های خود را تغییر دهد، باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید با این شرایط کنار بیایید یا خیر.
13. بیتوجهی به نیازهای عاطفی
هر فردی نیازهای عاطفی خاصی دارد. اگر پارتنر شما به این نیازها بیتوجه باشد، ممکن است احساس کنید که به شما اهمیت نمیدهد. نیازهایی مانند تایید، حمایت، امنیت و عشق. نیازهای عاطفی خود را شناسایی کنید. چه چیزی باعث می شود احساس دوست داشته شدن، ارزشمند بودن و ایمن بودن کنید؟ با پارتنر خود در مورد نیازهای عاطفی خود صحبت کنید. به او بگویید که چه چیزی از او نیاز دارید تا احساس خوشبختی کنید. به نیازهای عاطفی پارتنر خود نیز توجه کنید. از او بپرسید که چه چیزی از شما نیاز دارد تا احساس خوشبختی کند.
14. سرزنش کردن مداوم
اگر پارتنر شما همیشه شما را به خاطر اشتباهاتتان سرزنش میکند، ممکن است احساس کنید که او به شما اهمیت نمیدهد و ارزشی برای شما قائل نیست. سرزنش، به مرور زمان رابطه را تخریب میکند. با پارتنر خود در مورد رفتارش صحبت کنید. به او بگویید که سرزنش کردن شما چه احساسی در شما ایجاد می کند. از او بخواهید که به جای سرزنش کردن، به دنبال راه حل باشد. مثلا میتوانید با هم در مورد راه هایی که میتوانید از اشتباه کردن جلوگیری کنید، صحبت کنید. اگر پارتنر شما به سرزنش کردن شما ادامه می دهد، باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید با این شرایط کنار بیایید یا خیر.
15. عدم حمایت در مواقع سختی
یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه سالم، حمایت از یکدیگر در مواقع سختی است. اگر پارتنر شما در این مواقع کنار شما نباشد، ممکن است احساس تنهایی و عدم اهمیت کنید. با پارتنر خود در مورد نیازهای خود در مواقع سختی صحبت کنید. به او بگویید که چه چیزی از او نیاز دارید تا احساس حمایت کنید. به پارتنر خود نشان دهید که در مواقع سختی کنارش هستید. به او گوش دهید، به او کمک کنید و از او حمایت کنید. اگر پارتنر شما نمی تواند در مواقع سختی از شما حمایت کند، باید بررسی کنید که چرا این اتفاق می افتد. در هر صورت، مهم این است که با پارتنر خود در مورد این موضوع صحبت کنید و سعی کنید به یک راه حل برسید.
16. بیتوجهی به سالگردها و مناسبتها
فراموش کردن سالگردها و مناسبتهای مهم، میتواند به طرف مقابل این حس را القا کند که برای شما اهمیتی ندارد. این مناسبتها فرصتی برای نشان دادن عشق و قدردانی هستند. با پارتنر خود در مورد اهمیت سالگردها و مناسبت ها صحبت کنید. به او بگویید که چه انتظاراتی دارید. حتی یک هدیه کوچک یا یک یادداشت عاشقانه میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. اگر در به یاد داشتن سالگردها و مناسبت ها مشکل دارید، از یک تقویم یا یک برنامه یادآوری استفاده کنید. مهم این است که به پارتنر خود نشان دهید که به او اهمیت می دهید و برای رابطه خود ارزش قائل هستید.
17. دروغگویی و پنهانکاری
دروغگویی و پنهانکاری، اعتماد را در رابطه از بین میبرد و باعث میشود که طرف مقابل احساس کند که به او اهمیت نمیدهید و او را لایق صداقت نمیدانید. از دروغگویی و پنهان کاری خودداری کنید. همیشه با پارتنر خود صادق باشید. اگر اشتباهی مرتکب شدید، آن را پنهان نکنید. به پارتنر خود اعتراف کنید و از او عذرخواهی کنید. اگر پارتنر شما به شما دروغ گفت، سعی کنید او را ببخشید. اما به او بگویید که دروغگویی برای شما قابل قبول نیست.
18. نادیده گرفتن نظرات و پیشنهادات
اگر پارتنر شما همیشه نظرات و پیشنهادات شما را نادیده میگیرد و به حرفهای شما گوش نمیدهد، ممکن است احساس کنید که او برای شما ارزش قائل نیست و به نظرات شما اهمیتی نمیدهد. با پارتنر خود در مورد رفتارش صحبت کنید. به او بگویید که نادیده گرفتن نظرات شما چه احساسی در شما ایجاد می کند. از او بخواهید که به نظرات شما گوش دهد و به آنها احترام بگذارد. اگر پارتنر شما به نادیده گرفتن نظرات شما ادامه می دهد، باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید با این شرایط کنار بیایید یا خیر.
19. عدم توجه به سلامت روان
بیتوجهی به سلامت روان خود و پارتنرتان، میتواند تاثیر منفی بر رابطه داشته باشد. مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی، میتوانند باعث بیتفاوتی و کاهش علاقه شوند. به سلامت روان خود و پارتنر خود اهمیت دهید. اگر هر دو یا یکی از شما با مشکلات روانی روبرو هستید، از یک متخصص کمک بگیرید. با پارتنر خود در مورد احساسات خود صحبت کنید. از او حمایت کنید و به او کمک کنید تا با مشکلاتش کنار بیاید. اگر پارتنر شما از کمک گرفتن امتناع می کند، سعی کنید او را تشویق کنید. به او بگویید که شما در کنارش هستید و از او حمایت می کنید.
20. مشکلات جنسی
مشکلات جنسی میتوانند بر صمیمیت و نزدیکی در رابطه تاثیر منفی بگذارند و باعث شوند که یکی از طرفین احساس عدم اهمیت کند. ارتباط باز و با صداقت در مورد نیازهای جنسی بسیار مهم است. با پارتنر خود در مورد نیازهای جنسی خود صحبت کنید. به او بگویید که چه چیزی برای شما لذت بخش است و چه چیزی نیست. به نیازهای جنسی پارتنر خود نیز توجه کنید. از او بپرسید که چه چیزی از شما نیاز دارد تا رابطه جنسی لذت بخشی داشته باشد.
21. خستگی و روزمرگی
به مرور زمان، ممکن است رابطه دچار خستگی و روزمرگی شود. این میتواند باعث شود که هر دو طرف احساس بیتفاوتی کنند و از تلاش برای نشان دادن عشق و علاقه دست بکشند. سعی کنید به رابطه خود تنوع بدهید. کارهای جدید را امتحان کنید، به مکان های جدید بروید و با هم ماجراجویی کنید. برای هم قرار عاشقانه بگذارید. زمانی را به با هم بودن و لذت بردن از یکدیگر اختصاص دهید. حتی کارهای کوچک میتوانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند. یک یادداشت عاشقانه، یک شاخه گل یا یک ماساژ میتواند به پارتنر شما نشان دهد که به او اهمیت می دهید.
22. تفاوت در شخصیت و ارزشها
اگر تفاوتهای اساسی در شخصیت و ارزشهای شما و پارتنرتان وجود داشته باشد، ممکن است درک یکدیگر و برآورده کردن نیازهای هم، دشوار باشد. این تفاوتها میتواند باعث ایجاد احساس عدم اهمیت و عدم درک شود. تفاوتهای خود را بپذیرید. هیچ دو نفری شبیه به هم نیستند. تفاوت ها میتوانند رابطه را جالب و پویا کنند. به جای تلاش برای تغییر دادن پارتنر خود، سعی کنید او را درک کنید و به او احترام بگذارید. در مورد ارزشهای خود با پارتنر خود صحبت کنید. به او بگویید که چه چیزی برای شما مهم است و چرا. به ارزشهای پارتنر خود نیز احترام بگذارید. سعی کنید دیدگاه او را درک کنید، حتی اگر با آن موافق نیستید. اگر تفاوت های شما خیلی زیاد است و نمی توانید با آنها کنار بیایید، باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید رابطه را ادامه دهید یا خیر.







گاهی فاصله ها در رابطه مثل دیوار نمی ماند، بیشتر شبیه مه می شود. ما دو طرفش هستیم اما همدیگر را تار می بینیم. یادم می آید وقتی شریک قبلی ام همیشه موبایلش را هنگام حرف زدن در دست می گرفت، کم کم صدایش را هم از یاد بردم… انگار بین ما میلیون ها کیلومتر بود نه دو متر. بعدها فهمیدم این مه را باید با حرف های ساده کنار زد، نه فریاد. مثلا همان موقع می گفتم “دلم می خواهد وقتی با هم حرف می زنیم، گوشی ات زمین باشد” شاید جواب می گرفت.