چرا نمیتوانیم از روابط گذشته رها شویم؟ 19 دلیل
همه ما میدانیم که رها کردن یک رابطه تمامشده چقدر میتواند دشوار باشد. اما گاهی این دشواری از حد معمول فراتر میرود و فرد عملاً نمیتواند خود را از زنجیرهای گذشته رها کند. دلایل این وابستگی و عدم رهایی میتواند بسیار متنوع باشد. در این مقاله به 19 دلیل اصلی این مسئله میپردازیم: روابط گذشته، چه خوب و چه بد، بخشی از هویت ما را شکل میدهند و رها کردن آنها به معنای دست کشیدن از بخشی از خودمان به نظر میرسد. این ترس از دست دادن هویت، یکی از مهمترین دلایل عدم رهایی است.
- ✔
ترس از تنهایی:
بسیاری از افراد به این دلیل به روابط گذشته چسبیدهاند که از تنهایی میترسند. آنها فکر میکنند که نمیتوانند بدون حضور فرد مورد نظر خوشحال باشند. - ✔
خاطرات شیرین:
مرور خاطرات شیرین گذشته و کاملا مطلوبسازی آنها، باعث میشود که فرد نتواند واقعیت تلخ جدایی را بپذیرد. - ✔
امید واهی:
هنوز امیدی در دل دارند که رابطه دوباره احیا شود، حتی اگر هیچ نشانه ای مبنی بر این موضوع وجود نداشته باشد. - ✔
عدم پذیرش جدایی:
هنوز به طور کامل نپذیرفته اند که رابطه به پایان رسیده است و در انکار به سر می برند. - ✔
نیاز به تایید:
به دنبال تایید و پذیرش از جانب شریک سابق هستند و این نیاز آنها را وابسته نگه میدارد. - ✔
عزت نفس پایین:
عزت نفس پایین باعث میشود که فرد فکر کند لیاقت بهتری ندارد و به همین دلیل به رابطه ای که در آن خوشحال نبوده، میچسبد. - ✔
عدم پردازش احساسات:
احساسات ناشی از جدایی را به درستی پردازش نکردهاند و این احساسات سرکوبشده، مانع رهایی میشوند. - ✔
مسائل حل نشده:
مسائل و تعارضات حل نشده در رابطه قبلی، مانند یک زخم باز باقی میمانند و فرد را در گذشته نگه میدارند. - ✔
وابستگی عاطفی:
وابستگی عاطفی شدید به شریک سابق، رها کردن را بسیار دشوار میکند. - ✔
الگوهای تکراری:
ناخودآگاه الگوهای مشابهی را در روابط خود تکرار میکنند و به همین دلیل، نمیتوانند از رابطه قبلی به طور کامل رها شوند. - ✔
ترس از آسیبپذیری:
میترسند دوباره آسیب ببینند و به همین دلیل از ورود به روابط جدید خودداری میکنند و در گذشته میمانند. - ✔
احساس گناه:
احساس گناه نسبت به پایان رابطه، آنها را در گذشته نگه میدارد و مانع پیشرفت میشود. - ✔
نیاز به انتقام:
به دنبال انتقام از شریک سابق هستند و این نیاز، آنها را در گذشته گیر میاندازد. - ✔
عدم وجود جایگزین:
هنوز جایگزین مناسبی برای شریک سابق پیدا نکرده اند و به همین دلیل، به او فکر میکنند. - ✔
فشار اجتماعی:
فشار از جانب خانواده، دوستان و جامعه برای حفظ رابطه، باعث میشود که فرد نتواند به راحتی رها کند. - ✔
مشکلات روانی:
مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب، رها کردن را دشوارتر میکنند. - ✔
آسیب های دوران کودکی:
الگوهای وابستگی ناسالم که در دوران کودکی شکل گرفتهاند، میتوانند باعث شوند که فرد نتواند از روابط گذشته رها شود. - ✔
سرمایهگذاری زمانی و عاطفی:
فرد احساس می کند زمان و انرژی زیادی را صرف این رابطه کرده است و رها کردن آن به معنای هدر رفتن این سرمایهگذاری است.

این دلایل تنها بخشی از عواملی هستند که میتوانند باعث شوند فرد نتواند از رابطه گذشته خود رها شود. شناسایی این دلایل اولین قدم برای رهایی و شروع دوباره است.
چرا برخی در روابط عاشقانه نمیتوانند از گذشته رها شوند؟
1. حل نشده باقی ماندن مسائل:
وقتی رابطهای بدون حل شدن مسائل و مشکلات اساسی به پایان میرسد، فرد احساس میکند ناتمام مانده و در ذهن او باقی میماند.این مسائل حل نشده مانند یک وزنه سنگین، او را از ورود کامل به رابطه جدید باز میدارد.این مسائل میتوانند شامل بحثهای ناتمام، خیانتها، یا سوءتفاهمهایی باشند که هیچگاه فرصت برطرف شدن نیافتهاند.تا زمانی که این موارد در ذهن فرد ریشه دارند، رهایی از گذشته دشوار خواهد بود.به طور مثال، اگر فردی در رابطه قبلی خود مورد بیاحترامی قرار گرفته باشد و این موضوع هیچگاه به طور کامل بررسی و حل نشده باشد، احتمالاً در رابطه جدید نیز به دنبال نشانههای مشابه خواهد گشت.
این جستجو برای یافتن نشانههای مشابه، ناخودآگاه باعث میشود که فرد نتواند به طور کامل در رابطه جدید حضور داشته باشد و دائماً در حال مقایسه و تحلیل رفتارها باشد.به همین دلیل، حل و فصل مسائل گذشته، گامی ضروری برای رهایی و ورود سالم به یک رابطه جدید است.این کار میتواند از طریق مشاوره، صحبت با یک دوست مورد اعتماد، یا حتی نوشتن و بیان احساسات انجام شود.مهم این است که فرد به طور آگاهانه به سراغ این مسائل برود و سعی کند آنها را به شکلی سازنده حل و فصل کند.
2. کاملا مطلوب سازی رابطه قبلی:
گاهی اوقات افراد بعد از اتمام یک رابطه، شروع به کاملا مطلوبسازی آن میکنند.آنها فقط جنبههای مثبت را به یاد میآورند و جنبههای منفی را نادیده میگیرند.این باعث میشود که رابطه جدید در مقایسه با تصویر کاملا مطلوب رابطه قبلی، کمرنگتر به نظر برسد.این کاملا مطلوبسازی معمولاً ناشی از درد و ناراحتی ناشی از جدایی است.مغز به طور ناخودآگاه سعی میکند با تمرکز بر جنبههای مثبت، از شدت این درد بکاهد.اما این کار باعث میشود که فرد نتواند واقعیت رابطه قبلی را ببیند و در نتیجه، نتواند به طور کامل از آن رها شود.
برای جلوگیری از این اتفاق، باید فرد به طور آگاهانه به جنبههای منفی رابطه قبلی نیز توجه کند و سعی کند یک تصویر واقعبینانه از آن داشته باشد.این کار میتواند به او کمک کند تا بفهمد چرا رابطه به پایان رسیده است و از تکرار اشتباهات گذشته در رابطه جدید جلوگیری کند.در ضمن، به یاد داشتن جنبههای منفی رابطه قبلی میتواند به فرد کمک کند تا از مقایسه غیرمنصفانه رابطه جدید با تصویر کاملا مطلوب رابطه قبلی جلوگیری کند.داشتن یک دیدگاه واقعبینانه نسبت به گذشته، کلید رهایی از آن و ورود سالم به آینده است.
3. ترس از صمیمیت:
بعضی افراد به دلیل تجربههای تلخ گذشته، از صمیمیت در روابط جدید میترسند.آنها ناخودآگاه از نزدیک شدن بیش از حد به طرف مقابل اجتناب میکنند، زیرا میترسند دوباره آسیب ببینند.این ترس میتواند ریشه در دوران کودکی و تجربیات نامطلوب خانوادگی داشته باشد.این ترس از صمیمیت میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند.مثلا فرد ممکن است از به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی خود با طرف مقابل خودداری کند، یا از وارد شدن به بحثهای عمیق و جدی اجتناب کند.در ضمن، ممکن است فرد به طور ناخودآگاه رفتارهایی از خود نشان دهد که باعث ایجاد فاصله بین او و طرف مقابل شود، مانند انتقاد بیش از حد، یا عدم تمایل به صرف وقت با یکدیگر.
این رفتارها نه تنها به رابطه جدید آسیب میزنند، بلکه باعث میشوند که فرد همچنان درگیر گذشته باقی بماند، زیرا از ایجاد یک رابطه صمیمانه و واقعی که میتواند جایگزین رابطه قبلی شود، جلوگیری میکند.برای غلبه بر ترس از صمیمیت، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه با این ترس روبرو شود و سعی کند ریشه آن را پیدا کند.مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.در ضمن، باید فرد به خود اجازه دهد در رابطه جدید آسیبپذیر باشد و به طرف مقابل اعتماد کند.البته این کار باید به تدریج و با احتیاط انجام شود.
غلبه بر ترس از صمیمیت، کلید ایجاد روابط سالم و رضایتبخش در آینده است.
4. احساس گناه و پشیمانی:
اگر فرد در پایان رابطه قبلی نقش داشته باشد یا احساس کند اشتباهاتی مرتکب شده است، ممکن است با احساس گناه و پشیمانی دست و پنجه نرم کند.این احساسات میتوانند مانع از رهایی او از گذشته شوند.این احساس گناه و پشیمانی میتواند ناشی از رفتارهایی باشد که فرد در طول رابطه انجام داده است، مانند خیانت، دروغگویی، یا بیتوجهی به نیازهای طرف مقابل.در ضمن، ممکن است فرد احساس گناه کند که باعث پایان رابطه شده است، حتی اگر این پایان به نفع هر دو طرف بوده باشد.این احساسات منفی میتوانند به شدت آزاردهنده باشند و فرد را در گذشته گرفتار کنند.
او دائماً در حال مرور خاطرات گذشته و فکر کردن به این است که چه کارهایی را میتوانست به طور دیگری انجام دهد.برای رهایی از احساس گناه و پشیمانی، باید فرد مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرد و سعی کند از آنها درس بگیرد.این کار میتواند به او کمک کند تا از تکرار این اشتباهات در روابط آینده جلوگیری کند.در ضمن، بخشش خود و طرف مقابل، گامی ضروری برای رهایی از گذشته است.این به این معنی نیست که فرد اشتباهات خود را توجیه کند، بلکه به این معنی است که او خود را از قید احساسات منفی رها میکند و به خود اجازه میدهد به جلو حرکت کند.
پذیرش گذشته و رهایی از احساسات منفی، کلید رسیدن به آرامش و خوشبختی در آینده است.
5. وابستگی عاطفی شدید:
وابستگی عاطفی شدید به پارتنر قبلی، یکی از مهمترین دلایلی است که باعث میشود فرد نتواند از رابطه گذشته خود رها شود.این وابستگی میتواند به حدی قوی باشد که فرد بدون حضور پارتنر قبلی، احساس تنهایی و ناتوانی کند.این وابستگی عاطفی معمولاً ناشی از نیازهای برآورده نشده در دوران کودکی است.مثلا فردی که در کودکی از محبت و توجه کافی برخوردار نبوده است، ممکن است در بزرگسالی به دنبال جایگزینی این کمبودها در روابط عاشقانه خود باشد.این افراد معمولاً به شدت به تأیید و توجه پارتنر خود وابسته هستند و از طرد شدن و تنهایی میترسند.
برای غلبه بر وابستگی عاطفی، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه روی تقویت عزت نفس و خودباوری خود کار کند.
این کار میتواند از طریق مشاوره، شرکت در گروههای حمایتی، یا انجام فعالیتهایی که باعث افزایش اعتماد به نفس او میشوند، انجام شود.در ضمن، باید فرد یاد بگیرد چگونه نیازهای عاطفی خود را به طور مستقل برآورده کند و به پارتنر خود وابسته نباشد.رهایی از وابستگی عاطفی، کلید داشتن روابط سالم و متعادل در آینده است.
6. عدم وجود حمایت اجتماعی:
اگر فرد بعد از اتمام رابطه، از حمایت کافی از سوی خانواده، دوستان، یا سایر افراد نزدیک خود برخوردار نباشد، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کند.این احساسات میتوانند باعث شوند که او بیشتر به خاطرات گذشته چسبیده و نتواند از آنها رها شود.حمایت اجتماعی میتواند به فرد کمک کند تا با احساسات ناشی از جدایی، مانند غم، خشم، و تنهایی، بهتر کنار بیاید.در ضمن، حضور افراد حامی در زندگی فرد میتواند به او کمک کند تا دیدگاه جدیدی نسبت به آینده پیدا کند و از غرق شدن در خاطرات گذشته جلوگیری کند.اگر فرد از حمایت کافی برخوردار نیست، میتواند به دنبال منابع حمایتی دیگر باشد، مانند شرکت در گروههای حمایتی، مشاوره با یک متخصص، یا پیوستن به فعالیتهای اجتماعی.
مهم این است که فرد بداند تنها نیست و افراد دیگری نیز هستند که او را درک میکنند و از او حمایت میکنند.
داشتن یک شبکه حمایتی قوی، میتواند به فرد کمک کند تا با چالشهای زندگی بهتر روبرو شود و از آنها عبور کند.این امر به ویژه در دوران بعد از جدایی، بسیار مهم است.
7. ترس از تنهایی:
ترس از تنهایی یکی از قویترین انگیزههایی است که باعث میشود فرد به رابطه قبلی خود چسبیده و نتواند از آن رها شود.این ترس میتواند ناشی از باورهای نادرست در مورد تنهایی باشد، مانند اینکه تنهایی به معنای دوستنداشتنی بودن است، یا اینکه فرد نمیتواند به تنهایی خوشحال باشد.این ترس از تنهایی میتواند باعث شود که فرد حتی در یک رابطه ناسالم نیز باقی بماند، زیرا تصور میکند تنهایی بدتر از بودن در یک رابطه بد است.برای غلبه بر ترس از تنهایی، فرد نیاز دارد که باورهای نادرست خود در مورد تنهایی را به چالش بکشد و سعی کند دیدگاه مثبتتری نسبت به آن داشته باشد.
تنهایی میتواند فرصتی برای خودشناسی، رشد شخصی، و انجام فعالیتهایی باشد که فرد از آنها لذت میبرد.در ضمن، تنهایی میتواند به فرد کمک کند تا نیازهای خود را بهتر بشناسد و روابط سالمتری را در آینده ایجاد کند.مهم این است که فرد یاد بگیرد چگونه از تنهایی خود لذت ببرد و به آن به عنوان یک فرصت برای رشد و خودسازی نگاه کند.غلبه بر ترس از تنهایی، کلید داشتن استقلال عاطفی و ایجاد روابط سالم و رضایتبخش در آینده است.این امر به فرد اجازه میدهد تا به جای چسبیدن به روابط ناسالم از ترس تنهایی، به دنبال روابطی باشد که واقعاً برای او مناسب هستند.
8. عدم پذیرش پایان رابطه:
گاهی اوقات فرد نمیتواند واقعیت پایان رابطه را بپذیرد و همچنان امیدوار است که رابطه دوباره احیا شود.این عدم پذیرش میتواند باعث شود که او در گذشته گرفتار شده و نتواند به جلو حرکت کند.این عدم پذیرش معمولاً ناشی از امید واهی و انکار واقعیت است.فرد به جای پذیرش این که رابطه به پایان رسیده است، به دنبال نشانههایی میگردد که نشان دهنده امکان بازگشت پارتنر سابق باشد.این رفتار میتواند به شدت آزاردهنده باشد و فرد را از تمرکز بر روی آینده و ایجاد روابط جدید باز دارد.برای پذیرش پایان رابطه، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه با واقعیت روبرو شود و از انکار آن دست بردارد.
این کار میتواند با صحبت با یک دوست مورد اعتماد، مشاوره با یک متخصص، یا نوشتن در مورد احساسات خود انجام شود.در ضمن، باید فرد به خود اجازه دهد برای از دست دادن رابطه سوگواری کند و احساسات خود را به طور کامل تجربه کند.این کار میتواند به او کمک کند تا با این فقدان کنار بیاید و به تدریج به سمت پذیرش حرکت کند.پذیرش پایان رابطه، گامی ضروری برای رهایی از گذشته و ورود سالم به آینده است.این امر به فرد اجازه میدهد تا انرژی خود را صرف ایجاد روابط جدید و رضایتبخش کند.
9. عادت:
گاهی اوقات دلیل اصلی عدم رهایی از رابطه گذشته، صرفاً عادت است.فرد به حضور پارتنر سابق در زندگی خود عادت کرده است و ترک این عادت برایش دشوار است.این عادت میتواند شامل الگوهای رفتاری خاص، روتینهای روزانه، یا حتی نوع خاصی از ارتباط باشد.این عادت میتواند به حدی قوی باشد که فرد حتی اگر رابطه ناسالم و ناراحتکننده باشد، باز هم نتواند از آن رها شود.برای ترک این عادت، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه الگوهای رفتاری خود را تغییر دهد و سعی کند روتینهای جدیدی را در زندگی خود ایجاد کند.
در ضمن، باید فرد به خود یادآوری کند که ترک این عادت به نفع او خواهد بود و او را به سمت یک زندگی سالمتر و رضایتبخشتر هدایت خواهد کرد.این کار میتواند با جایگزین کردن فعالیتهای جدید به جای فعالیتهای قبلی، قطع ارتباط با پارتنر سابق، و تمرکز بر روی اهداف و آرزوهای شخصی انجام شود.ترک عادت، نیازمند صبر و اراده قوی است، اما با تلاش و پشتکار، قابل دستیابی است.این امر به فرد اجازه میدهد تا از قید گذشته رها شود و به سمت آیندهای روشنتر حرکت کند.
10. عدم شناخت کافی از خود:
اگر فرد شناخت کافی از خود، نیازها، ارزشها و اهدافش نداشته باشد، ممکن است در روابط دچار اشتباه شود و نتواند از روابط ناموفق گذشته رها شود.این عدم شناخت میتواند باعث شود که فرد جذب افرادی شود که برای او مناسب نیستند و یا الگوهای رفتاری نادرستی را در روابط خود تکرار کند.این عدم شناخت از خود میتواند ناشی از تجربیات کودکی، فشارهای اجتماعی، یا فقدان خودآگاهی باشد.برای شناخت بهتر خود، فرد نیاز دارد که وقت بگذارد و به طور آگاهانه به بررسی افکار، احساسات، و رفتارهای خود بپردازد.این کار میتواند با مدیتیشن، نوشتن روزانه، مشاوره، یا شرکت در کارگاههای خودشناسی انجام شود.
در ضمن، باید فرد از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و سعی کند الگوهای رفتاری نادرست خود را شناسایی و تغییر دهد.
شناخت بهتر خود، کلید داشتن روابط سالم و رضایتبخش در آینده است.این امر به فرد اجازه میدهد تا انتخابهای بهتری در روابط خود داشته باشد و از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کند.شناخت نقاط قوت و ضعف، ارزشها و خواسته ها در یک رابطه بسیار مهم است.
11. مقایسه دائم با پارتنر جدید:
مقایسه مداوم پارتنر جدید با پارتنر قبلی، مخصوصا اگر رابطه قبلی کاملا مطلوبسازی شده باشد، مانع از رهایی از گذشته و ایجاد یک رابطه موفق میشود.این مقایسه میتواند شامل مقایسه ظاهر، شخصیت، رفتار، و حتی نحوه ابراز علاقه باشد.این مقایسه معمولاً غیرمنصفانه است، زیرا هر فرد منحصر به فرد است و دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است.برای جلوگیری از این مقایسه، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه به دنبال ویژگیهای مثبت پارتنر جدید خود باشد و سعی کند او را به عنوان یک فرد مستقل و منحصر به فرد بپذیرد.
در ضمن، باید فرد به خود یادآوری کند که هیچ رابطهای کامل نیست و هر رابطهای دارای چالشها و فراز و نشیبهای خود است.
پذیرش پارتنر جدید به عنوان یک فرد مستقل و منحصر به فرد، کلید ایجاد یک رابطه سالم و رضایتبخش است.این امر به فرد اجازه میدهد تا از قید گذشته رها شود و به طور کامل در رابطه جدید حضور داشته باشد.تمرکز بر خوبی های فرد جدید میتواند به مرور زمان این مقایسه را کمرنگ کند.
12. مشکلات در برقراری ارتباط:
اگر فرد در برقراری ارتباط موثر با پارتنر جدید خود مشکل داشته باشد، ممکن است احساس کند که رابطه جدید به اندازه رابطه قبلی رضایتبخش نیست.این مشکلات میتواند شامل عدم توانایی در بیان احساسات، عدم توانایی در گوش دادن فعال، یا عدم توانایی در حل تعارضات باشد.این مشکلات در برقراری ارتباط میتواند ناشی از تجربیات کودکی، الگوهای ارتباطی نادرست، یا فقدان مهارتهای ارتباطی باشد.برای بهبود مهارتهای ارتباطی، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه روی این مهارتها کار کند.این کار میتواند با شرکت در کارگاههای آموزشی، مشاوره، یا مطالعه کتابهای مربوط به ارتباطات انجام شود.
در ضمن، باید فرد به خود اجازه دهد آسیبپذیر باشد و احساسات واقعی خود را با پارتنر خود به اشتراک بگذارد.
برقراری ارتباط موثر، کلید داشتن روابط سالم و رضایتبخش است.این امر به فرد اجازه میدهد تا نیازهای خود را به طور واضح بیان کند و نیازهای پارتنر خود را درک کند.ارتباط صحیح و شفاف سنگ بنای یک رابطه عاشقانه موفق است.
13. مسائل مالی حل نشده:
وجود مسائل مالی حل نشده با پارتنر سابق، مانند بدهیهای مشترک یا سرمایهگذاریهای مشترک، میتواند مانع از رهایی از گذشته و ایجاد یک رابطه جدید شود.این مسائل مالی میتواند باعث شود که فرد دائماً در تماس با پارتنر سابق باشد و به یاد خاطرات گذشته بیفتد.این مسائل مالی میتواند به شدت استرسزا باشد و فرد را از تمرکز بر روی آینده باز دارد.برای حل این مسائل مالی، فرد نیاز دارد که با پارتنر سابق خود به توافق برسد و سعی کند این مسائل را به طور کامل حل و فصل کند.
این کار میتواند با کمک یک مشاور مالی یا وکیل انجام شود.
در ضمن، باید فرد از ایجاد مسائل مالی جدید با پارتنر سابق خود خودداری کند.حل مسائل مالی، گامی ضروری برای رهایی از گذشته و ورود سالم به آینده است.این امر به فرد اجازه میدهد تا انرژی خود را صرف ایجاد روابط جدید و رضایتبخش کند.بستن حساب های مشترک بانکی و تعیین تکلیف دارایی ها به قطع ارتباط و رهایی کمک میکند.
14. فرزندان مشترک:
وجود فرزندان مشترک با پارتنر سابق، باعث میشود که فرد نتواند به طور کامل از گذشته رها شود و مجبور باشد به طور مداوم با پارتنر سابق خود در ارتباط باشد.این ارتباط میتواند باعث شود که فرد به یاد خاطرات گذشته بیفتد و نتواند به طور کامل در رابطه جدید حضور داشته باشد.این وضعیت میتواند به شدت چالشبرانگیز باشد، مخصوصا اگر رابطه با پارتنر سابق دوستانه نباشد.برای مدیریت این وضعیت، فرد نیاز دارد که سعی کند ارتباط خود را با پارتنر سابق خود محدود به مسائل مربوط به فرزندان کند و از وارد شدن به مسائل شخصی و احساسی خودداری کند.
در ضمن، باید فرد به فرزندان خود اطمینان دهد که او همچنان آنها را دوست دارد و از آنها حمایت میکند.
اولویت قرار دادن نیازهای فرزندان، کلید مدیریت این وضعیت پیچیده است.این امر به فرد اجازه میدهد تا با وجود ارتباط مداوم با پارتنر سابق، به طور سالم در رابطه جدید حضور داشته باشد.ایجاد یک برنامه مشخص برای ملاقات فرزندان و تقسیم وظایف والدینی به کاهش تنش و تعارض کمک می کند.
15. کمبود اعتماد به نفس:
کمبود اعتماد به نفس میتواند باعث شود که فرد به پارتنر سابق خود چسبیده و نتواند از او رها شود.این کمبود اعتماد به نفس میتواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، انتقادهای مداوم، یا عدم باور به تواناییهای خود باشد.این افراد معمولا خود را لایق داشتن یک رابطه خوب و رضایت بخش نمی دانند.برای افزایش اعتماد به نفس، فرد نیاز دارد که به طور آگاهانه روی تقویت نقاط قوت خود کار کند و از انتقاد از خود دست بردارد.این کار میتواند با انجام فعالیتهایی که باعث افزایش اعتماد به نفس او میشوند، مشاوره، یا خواندن کتابهای مربوط به خودیاری انجام شود.
در ضمن، باید فرد به خود یادآوری کند که او ارزشمند و دوستداشتنی است و لایق داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش است.
افزایش اعتماد به نفس، کلید داشتن روابط سالم و رضایتبخش در آینده است.این امر به فرد اجازه میدهد تا به خود باور داشته باشد و انتخابهای بهتری در روابط خود داشته باشد.تمرکز بر موفقیت های کوچک و تعریف و تمجید از خود به مرور زمان اعتماد به نفس را تقویت می کند.
16. احساس تعهد اجباری:
گاهی فرد به دلیل احساس تعهدات حل نشده و یا قولی که در رابطه قبل داده است ، نمیتواند وارد رابطه جدید شود و رها شود. در بعضی از فرهنگ ها این احساس تعهد اجباری بیشتر دیده میشود و ریشه در آداب و رسوم قدیمی دارد. برای رهایی از این حس، فرد باید این باور های قدیمی و غلط را دور ریخته و با دیدی منطقی و نوین به زندگی ادامه دهد. فراموش نکنید، شما لایق خوشبختی هستید. تغییر ذهنیت و باورها کلید این مشکل است. تصمیم گیری های جسورانه به رهایی از این حس کمک میکند. مشاوره با یک روانشناس میتواند به تسریع این روند کمک کند. شجاعت در تصمیم گیری و عمل رمز موفقیت است.
17. عدم وجود هدف و برنامه مشخص برای آینده:
وقتی فرد هدف و برنامه مشخصی برای آینده ندارد، بیشتر در گذشته غرق میشود.نداشتن هدف مشخص باعث میشود فرد احساس پوچی و بیمعنایی کند و به خاطرات گذشته پناه ببرد.این افراد معمولا از فکر کردن به آینده میترسند و ترجیح میدهند در خاطرات گذشته زندگی کنند.برای رهایی از این وضعیت، فرد نیاز دارد اهدافی مشخص و قابل دستیابی برای خود تعیین کند.این اهداف میتواند مربوط به شغل، تحصیلات، سرگرمیها یا هر جنبه دیگری از زندگی باشد.داشتن یک برنامه مشخص برای رسیدن به این اهداف، به فرد انگیزه میدهد و او را از غرق شدن در گذشته باز میدارد.
شروع با قدمهای کوچک و جشن گرفتن موفقیتهای کوچک میتواند به حفظ انگیزه و افزایش اعتماد به نفس کمک کند.
نوشتن اهداف و برنامه ریزی گام به گام به ذهن و روح شما کمک می کند.با برنامه پیش بروید و نگران نباشید.آینده روشن در انتظار شماست.
18. ادامه ارتباط فیزیکی با پارتنر سابق:
حتی بعد از جدایی، ادامه داشتن ارتباط فیزیکی با پارتنر سابق (مانند رابطه جنسی) میتواند مانع از رهایی عاطفی از رابطه شود. این نوع ارتباط، امیدهای واهی را زنده نگه میدارد و فرد را در یک وضعیت بلاتکلیفی قرار میدهد. این افراد در واقع نمی خواهند جدایی را باور کنند و سعی در حفظ رابطه به هر قیمتی دارند.
برای رهایی کامل، قطع کامل ارتباط فیزیکی ضروری است. این قطع ارتباط، به فرد فرصت میدهد تا احساسات خود را پردازش کند و رابطه را به طور کامل پشت سر بگذارد. در صورت داشتن فرزند مشترک، ارتباطات باید محدود به مسائل مربوط به فرزندان باشد و از هرگونه تماس فیزیکی و عاطفی غیرضروری خودداری شود. یاد بگیرید نه بگویید. ارزش خود را بدانید. برای داشتن یک رابطه موفق، اول باید از رابطه قبلی به طور کامل رها شوید.
19. مشکلات سلامت روان:
وجود مشکلات سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) میتواند روند رهایی از رابطه گذشته را پیچیدهتر کند. این مشکلات، توانایی فرد برای مقابله با احساسات منفی و پردازش تجربه جدایی را تحت تاثیر قرار میدهند. در این موارد، مراجعه به یک متخصص سلامت روان و دریافت درمان مناسب ضروری است. درمان میتواند شامل مشاوره، دارو درمانی، یا ترکیبی از هر دو باشد. حمایت و همدلی دوستان و خانواده نیز میتواند نقش مهمی در بهبودی فرد ایفا کند.
سلامت روان را جدی بگیرید. به خودتان اهمیت بدهید. در صورت نیاز، از کمک متخصصان دریغ نکنید.






