زناشویی

چرا در بعضی روابط، ترس از تعهد و پایبندی وجود دارد؟ 20 نکته

ترس از تعهد، که گاهی اوقات به عنوان گاموفوبیا شناخته می‌شود، یک مشکل رایج در روابط مدرن است. این ترس می‌تواند به دلایل مختلفی بروز کند و فرد را از ایجاد یک رابطه عمیق و پایدار باز دارد. درک این دلایل می‌تواند به ما کمک کند تا با این ترس روبرو شده و روابط سالم‌تری بسازیم. در اینجا 20 دلیل رایج برای ترس از تعهد در روابط آورده شده است:

  • تجربه‌های تلخ گذشته:

    تجربه‌های دردناک شکست عشقی در گذشته می‌تواند باعث ایجاد ترس از تکرار آن تجربه شود.
  • مشاهده روابط ناموفق:

    دیدن روابط ناکام در خانواده یا دوستان می‌تواند تصویری منفی از تعهد ایجاد کند.
  • ترس از دست دادن استقلال:

    برخی افراد نگران این هستند که با تعهد، آزادی و استقلال خود را از دست بدهند.
  • ترس از آسیب‌پذیری:

    باز کردن قلب و نشان دادن آسیب‌پذیری‌ها می‌تواند ترسناک باشد.
  • فشار اجتماعی:

    گاهی اوقات، فشارهای اجتماعی برای ازدواج یا داشتن یک رابطه جدی می‌تواند منجر به ترس از تعهد شود.

مهارت‌های رابطه زناشویی

  • عدم اطمینان به خود:

    افرادی که به خودشان اعتماد کافی ندارند، ممکن است نگران این باشند که شریک خوبی نباشند.
  • عدم اطمینان به طرف مقابل:

    شک و تردید در مورد صداقت و وفاداری طرف مقابل می‌تواند باعث ترس از تعهد شود.
  • ترس از مسئولیت:

    پذیرش مسئولیت‌های یک رابطه جدی می‌تواند برای برخی افراد سنگین باشد.
  • استانداردهای غیر واقعی:

    داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه و شریک زندگی می‌تواند منجر به ترس از شکست شود.
  • عدم مهارت در برقراری ارتباط:

    نداشتن مهارت‌های ارتباطی لازم برای حل مشکلات در رابطه می‌تواند باعث ترس از درگیری و اختلاف شود.
  • ترس از قضاوت:

    ترس از قضاوت شدن توسط خانواده، دوستان یا جامعه برای انتخاب شریک زندگی.
  • مشکلات خانوادگی:

    وجود مشکلات حل نشده در خانواده‌ی اصلی فرد می‌تواند بر توانایی او در ایجاد یک رابطه سالم تاثیر بگذارد.
  • فقدان الگوی مناسب:

    نداشتن الگوی مناسب از یک رابطه سالم و موفق.
  • ترس از تغییر:

    تعهد به یک رابطه به معنای تغییر در سبک زندگی و عادات فردی است که برای برخی افراد ترسناک است.
  • وسواس فکری:

    درگیر شدن با افکار وسواسی در مورد رابطه و شریک زندگی.
  • کمال گرایی:

    تمایل به داشتن یک رابطه بی‌نقص و بی‌عیب و نقص.
  • ترس از شکست در نقش شریک زندگی:

    نگرانی از اینکه نتوانید نیازهای شریک زندگی خود را برآورده کنید.
  • ناامنی عاطفی:

    احساس ناامنی عاطفی و نیاز به تایید مداوم از سوی دیگران.
  • ارتباطات سطحی:

    عادت به داشتن ارتباطات سطحی و اجتناب از صمیمیت عاطفی.
  • مشکلات حل نشده دوران کودکی:

    تجربیات آسیب‌زا در دوران کودکی که بر روابط بزرگسالی تاثیر می‌گذارند.

این دلایل می‌توانند به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر باعث ایجاد ترس از تعهد شوند. باید این ترس را شناسایی کرده و برای رفع آن تلاش کنید. شناخت دلایل ترس از تعهد اولین قدم برای غلبه بر آن است. مشاوره با یک متخصص می‌تواند به شما در درک عمیق‌تر این ترس و یافتن راه‌حل‌های مناسب کمک کند.

چرا در بعضی روابط، ترس از تعهد وجود دارد؟

1. تجربیات دردناک گذشته:

تجربه‌های شکست‌خورده‌ی قبلی، به‌ویژه در روابط عاطفی، می‌تواند ترس عمیقی از تکرار آن درد و رنج ایجاد کند.فرد ناخودآگاه از ورود به تعهد اجتناب می‌کند تا از آسیب‌های احتمالی محافظت کند.شاید خیانت دیده باشد، طرد شده باشد، یا شاهد جدایی تلخ والدینش بوده باشد.این خاطرات ناخوشایند، سنگ بنای ترس از تعهد را می‌سازند.هرچه این تجربیات تلخ‌تر و نزدیک‌تر به زمان حال باشند، اثرگذاری بیشتری بر رفتار فرد در روابط آینده خواهند داشت.حتی اگر خود شخص به طور مستقیم تجربه‌ای نداشته باشد، دیدن رنج دیگران از جدایی می‌تواند این ترس را در او بیدار کند.

این ترس می‌تواند به صورت ناخودآگاه عمل کند و فرد حتی نداند چرا از تعهد می‌ترسد.

کلید غلبه بر این ترس، پذیرش گذشته و تلاش برای درمان زخم‌های آن است.مشاوره با یک متخصص می‌تواند در این زمینه بسیار کمک‌کننده باشد.

2. ترس از دست دادن آزادی و استقلال:

برخی افراد، تعهد را به عنوان قید و بند و از دست دادن آزادی فردی خود تلقی می‌کنند.آنها نگران هستند که با ورود به یک رابطه جدی، مجبور شوند خواسته‌ها و نیازهای خود را نادیده بگیرند.این ترس بیشتر در افرادی دیده می‌شود که به استقلال و خودمختاری خود اهمیت زیادی می‌دهند.آنها تصور می‌کنند که تعهد یعنی از دست دادن کنترل بر زندگی خود و تسلیم شدن به خواسته‌های طرف مقابل.البته این تصور همیشه درست نیست و یک رابطه سالم باید بر پایه احترام متقابل و حفظ استقلال هر دو طرف باشد.

با این حال، برای این افراد، حتی احتمال از دست دادن بخشی از آزادی‌شان نیز ترسناک است.

این ترس می‌تواند ناشی از الگوهای نادرست روابطی باشد که در اطراف خود دیده‌اند.آموزش مهارت‌های ارتباطی و حل مسئله می‌تواند به آنها کمک کند تا در یک رابطه، استقلال خود را حفظ کنند.

3. عدم اعتماد به نفس و خودارزشی پایین:

افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است خود را لایق عشق و تعهد نبینند. آنها می‌ترسند که نتوانند انتظارات طرف مقابل را برآورده کنند و طرد شوند. این افراد اغلب دچار افکار منفی درباره خود هستند و تصور می‌کنند که نقص‌های زیادی دارند. آنها به سختی باور می‌کنند که کسی می‌تواند واقعاً آنها را دوست داشته باشد. این عدم اعتماد به نفس، آنها را از ریسک کردن و ورود به روابط جدی باز می‌دارد. ترس از شکست و طرد شدن، انگیزه آنها را برای تلاش در یک رابطه از بین می‌برد. تقویت اعتماد به نفس و پذیرش خود، گام مهمی در غلبه بر این ترس است. درمان‌های شناختی-رفتاری (CBT) می‌تواند در بهبود خودارزشی بسیار موثر باشد.

4. کمال‌گرایی و انتظارات غیرواقعی:

افراد کمال‌گرا اغلب انتظارات بسیار بالایی از خود و طرف مقابل دارند. آنها به دنبال رابطه‌ای بی‌نقص و کاملا مطلوب هستند که در واقعیت وجود ندارد. این انتظارات غیرواقعی، آنها را از ورود به رابطه باز می‌دارد، زیرا می‌ترسند که نتوانند آن را به سطح کاملا مطلوب خود برسانند. آنها دائماً در حال ارزیابی رابطه و طرف مقابل هستند و کوچک‌ترین نقص‌ها را بزرگ می‌کنند. این وسواس در بی‌نقص بودن، باعث می‌شود که از لذت بردن از رابطه غافل شوند و دائماً نگران شکست باشند. آنها ممکن است به سرعت از یک رابطه خارج شوند، به این امید که رابطه بهتری پیدا کنند. پذیرش این واقعیت که هیچ رابطه‌ای بی‌نقص نیست، کلید حل این مشکل است. تمرین ذهن‌آگاهی (Mindfulness) می‌تواند به کاهش کمال‌گرایی کمک کند.

5. ترس از آسیب‌پذیری:

تعهد مستلزم آسیب‌پذیر بودن و نشان دادن جنبه‌های آسیب‌پذیر خود به طرف مقابل است.برخی افراد از این کار می‌ترسند، زیرا نگران هستند که این اطلاعات علیه آنها استفاده شود.آنها می‌ترسند که با نشان دادن ضعف‌های خود، مورد قضاوت یا سوء استفاده قرار گیرند.این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات گذشته یا عدم اعتماد به دیگران باشد.آنها دیواری دور خود می‌کشند تا از خود محافظت کنند، اما این دیوار مانع از برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران می‌شود.آسیب‌پذیری، سنگ بنای یک رابطه عمیق و معنادار است، اما برای این افراد، بسیار ترسناک است.

ایجاد اعتماد و احساس امنیت در رابطه، می‌تواند به کاهش این ترس کمک کند.مشاوره با یک درمانگر می‌تواند در ایجاد اعتماد به نفس و کاهش ترس از آسیب‌پذیری موثر باشد.این افراد نیاز دارند زمان بیشتری را صرف شناخت خود و نیازهایشان کنند.قبل از ورود به یک رابطه جدی، باید بدانند چه چیزی برایشان مهم است و چه چیزی را نمی‌توانند تحمل کنند.خودشناسی و تعیین اهداف شخصی، می‌تواند به آنها در انتخاب درست کمک کند.مشاوره شغلی یا تحصیلی نیز می‌تواند در تعیین اهداف و مسیر زندگی مفید باشد.

7. فشار اجتماعی و خانوادگی:

فشار از جانب خانواده، دوستان یا جامعه برای ازدواج یا داشتن رابطه می‌تواند باعث ایجاد ترس از تعهد شود. افراد ممکن است احساس کنند که باید وارد رابطه‌ای شوند که واقعاً نمی‌خواهند. آنها ممکن است تحت تاثیر انتظارات غیرواقعی خانواده برای داشتن یک زندگی مشترک باشند. این فشار می‌تواند باعث شود که آنها از ترس ناراحت کردن دیگران، وارد رابطه‌ای شوند که برایشان مناسب نیست. در این شرایط، باید به نیازها و خواسته‌های خود توجه کنند و اجازه ندهند دیگران برایشان تصمیم بگیرند. آنها باید بتوانند به طور قاطعانه “نه” بگویند و از خود دفاع کنند. ارتباط موثر با خانواده و بیان احساسات و نیازها، می‌تواند به کاهش این فشار کمک کند. مشاوره خانوادگی نیز می‌تواند در حل این مشکلات موثر باشد.

8. ترس از شکست و جدایی:

هیچ کس دوست ندارد در یک رابطه شکست بخورد و جدایی را تجربه کند. این ترس می‌تواند بسیار قوی باشد و افراد را از ورود به تعهد باز دارد. آنها از رنج و درد ناشی از جدایی می‌ترسند. این ترس می‌تواند به ویژه در افرادی که قبلاً جدایی را تجربه کرده‌اند، قوی‌تر باشد. آنها می‌ترسند که دوباره همان درد و رنج را تحمل کنند. به جای تمرکز بر احتمال شکست، باید به پتانسیل موفقیت یک رابطه توجه کرد. یادگیری مهارت‌های حل مسئله و ارتباط موثر، می‌تواند به افزایش شانس موفقیت در یک رابطه کمک کند. پذیرش این واقعیت که جدایی بخشی از زندگی است، می‌تواند به کاهش ترس از آن کمک کند. درمان‌های حمایتی پس از جدایی، می‌تواند به بهبود وضعیت روحی فرد کمک کند.

9. عدم وجود الگوهای سالم در کودکی:

کودکانی که شاهد روابط ناسالم و پرتنش والدین خود بوده‌اند، ممکن است در بزرگسالی از تعهد بترسند. آنها الگوهای نادرستی از رابطه آموخته‌اند و نمی‌دانند چگونه یک رابطه سالم و پایدار داشته باشند. آنها ممکن است شاهد خشونت، بی‌احترامی، یا خیانت در رابطه والدین خود بوده باشند. این تجربیات تلخ، آنها را از ازدواج و داشتن رابطه می‌ترساند. آنها نیاز دارند الگوهای سالم ارتباطی را بیاموزند و باورهای نادرست خود را اصلاح کنند. مشاوره با یک روانشناس می‌تواند در این زمینه بسیار کمک‌کننده باشد. شرکت در کارگاه‌های آموزشی مهارت‌های زندگی و ارتباط موثر نیز می‌تواند مفید باشد. باید به یاد داشته باشند که می‌توانند الگوهای جدیدی برای زندگی خود بسازند.

10. تمایل به روابط سطحی و بی‌مسئولیت:

برخی افراد ترجیح می‌دهند در روابط سطحی و بی‌مسئولیت بمانند، زیرا نمی‌خواهند مسئولیت‌های یک رابطه جدی را بپذیرند. آنها از دردسرهای تعهد فرار می‌کنند. آنها ممکن است از تغییر سبک زندگی خود و سازگاری با نیازهای یک شریک عاطفی هراس داشته باشند. این افراد اغلب به دنبال هیجان و تنوع هستند و نمی‌خواهند به یک نفر متعهد شوند. شاید هنوز آمادگی ورود به یک رابطه جدی را ندارند و نیاز به زمان بیشتری برای رشد فردی دارند. در این شرایط، بهتر است با صداقت با خود و دیگران رفتار کنند و وارد رابطه‌ای نشوند که نمی‌توانند به آن متعهد شوند. خودشناسی و تعیین ارزش‌های شخصی، می‌تواند به آنها در تصمیم‌گیری درست کمک کند. مشاوره پیش از ازدواج نیز می‌تواند در بررسی آمادگی برای یک رابطه جدی مفید باشد.

11. ترس از دست دادن هویت فردی:

بعضی افراد نگران هستند که با ورود به یک رابطه تعهدی، هویت و شخصیت فردی خود را از دست بدهند. آنها می‌ترسند که در رابطه “حل” شوند و دیگر خودشان نباشند. این ترس معمولا در افرادی دیده می شود که هویت مستقلی برای خود تعریف نکرده اند و هویتشان به دیگران وابسته است. آنها فکر می کنند باید برای راضی نگه داشتن طرف مقابل، خودشان را تغییر دهند. یک رابطه سالم باید به هر دو طرف اجازه دهد که هویت فردی خود را حفظ کنند و به رشد شخصی خود ادامه دهند. باید فرد در رابطه خود را فراموش نکند و به علایق و فعالیت های مورد علاقه اش ادامه دهد. مشاوره می‌تواند به فرد کمک کند تا هویت مستقلی برای خود تعریف کند و از دست دادن آن در رابطه نترسد.

12. عدم بلوغ عاطفی:

افراد با بلوغ عاطفی پایین ممکن است قادر به برقراری ارتباط موثر، حل اختلافات و مدیریت احساسات خود در یک رابطه نباشند. این عدم توانایی باعث ترس از تعهد می شود. آنها ممکن است در مقابله با مشکلات، پرخاشگر، منفعل یا فراری باشند. این افراد معمولا از بیان احساسات خود یا درک احساسات دیگران ناتوانند. رابطه نیازمند توانایی همدلی، صبر و گذشت است که در افراد با بلوغ عاطفی پایین دیده نمی شود. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران آموزش مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی می‌تواند به افزایش بلوغ عاطفی کمک کند. شرکت در گروه های خودیاری و درمان های گروهی نیز می‌تواند مفید باشد. باید فرد مسئولیت احساسات و رفتارهای خود را بپذیرد.

13. سوء استفاده عاطفی یا جسمی در گذشته:

تجربه سوء استفاده عاطفی یا جسمی در روابط گذشته می‌تواند آسیب های جدی به فرد وارد کند و باعث ترس از تعهد در آینده شود. این افراد می ترسند که دوباره مورد سوء استفاده قرار گیرند. آنها ممکن است دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شوند و به طور مداوم در حالت هشیاری و نگرانی باشند. اعتماد کردن به دیگران برایشان بسیار دشوار است. در این شرایط، درمان حرفه ای با یک متخصص روانشناس بسیار ضروری است. هدف درمان، پردازش تروما و بازسازی اعتماد به نفس است. حمایت دوستان و خانواده نیز می‌تواند در روند بهبودی بسیار کمک کننده باشد. باید فرد به خود زمان دهد تا بهبود یابد و دوباره اعتماد کند.

14. ترس از بارداری ناخواسته یا مسئولیت پدری/مادری:

برخی افراد، به ویژه مردان، ممکن است از تعهد به دلیل ترس از بارداری ناخواسته و مسئولیت پدری یا مادری بترسند. آنها نگران هستند که زندگی شان برای همیشه تغییر کند. این ترس می‌تواند به دلیل عدم آمادگی مالی یا عاطفی برای بچه دار شدن باشد. آنها ممکن است نگران تاثیر بچه دار شدن بر رابطه خود با شریک عاطفی شان باشند. صحبت با صداقت و شفاف با شریک عاطفی در مورد انتظارات و نگرانی ها در این زمینه بسیار مهم است. برنامه ریزی خانوادگی و بهره‌گیری از روش های پیشگیری از بارداری می‌تواند به کاهش این ترس کمک کند. در صورت تمایل به بچه دار شدن، شرکت در کلاس های آمادگی برای والدین شدن می‌تواند مفید باشد. باید تصمیم گیری در مورد بچه دار شدن با آگاهی و مسئولیت پذیری انجام شود.

15. دیدگاه منفی نسبت به ازدواج و روابط طولانی‌مدت:

افرادی که دیدگاه منفی نسبت به ازدواج و روابط طولانی مدت دارند، ممکن است از تعهد بترسند. آنها معتقدند که ازدواج باعث نارضایتی، از دست دادن آزادی و افزایش مسئولیت ها می شود. این دیدگاه ممکن است ناشی از تجربیات شخصی یا مشاهده روابط ناموفق اطرافیان باشد. آنها ممکن است تحت تاثیر رسانه ها و فرهنگ عامه قرار گرفته باشند که تصویری منفی از ازدواج ارائه می دهند. باید به این باورهای منفی چالش کنند و دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به ازدواج و روابط داشته باشند. مشاهده الگوهای موفق ازدواج و صحبت با زوج های خوشبخت می‌تواند کمک کننده باشد. مطالعه کتاب ها و مقالات مربوط به روانشناسی روابط نیز می‌تواند مفید باشد. باید بدانند که ازدواج می‌تواند یک تجربه مثبت و enriching باشد.

16. ترس از طرد شدن:

ترس از طرد شدن یکی از رایج‌ترین دلایل ترس از تعهد است.فرد می‌ترسد که پس از سرمایه‌گذاری عاطفی در یک رابطه، توسط طرف مقابل طرد شود.این ترس می‌تواند ریشه در تجربیات دوران کودکی و احساس ناامنی در روابط اولیه داشته باشد.فرد ممکن است به طور مداوم به دنبال نشانه‌هایی از طرد شدن در رفتار طرف مقابل باشد و این موضوع باعث ایجاد تنش در رابطه شود.برای غلبه بر این ترس، فرد باید روی تقویت اعتماد به نفس و پذیرش خود کار کند.در ضمن، برقراری ارتباط با صداقت و شفاف با طرف مقابل و بیان نگرانی‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد.

مشاوره با یک متخصص می‌تواند به فرد کمک کند تا ریشه‌های این ترس را شناسایی و با آن مقابله کند.

باید به یاد داشته باشیم که هیچ‌کس نمی‌تواند از طرد شدن در زندگی به طور کامل مصون باشد، اما می‌توانیم نحوه واکنش خود را به آن کنترل کنیم.

17. احساس استحقاق:

برخی افراد ممکن است به دلیل احساس استحقاق و تمایل به داشتن گزینه‌های متعدد، از تعهد بترسند.آنها معتقدند که شایسته بهترین‌ها هستند و نمی‌خواهند خود را به یک نفر محدود کنند.این افراد ممکن است به طور مداوم به دنبال شریک عاطفی کاملا مطلوب باشند و هرگز از هیچ رابطه‌ای راضی نشوند.آنها ممکن است به روابط کوتاه‌مدت و سطحی بیشتر تمایل داشته باشند، زیرا نمی‌خواهند مسئولیت‌های یک رابطه جدی را بپذیرند.برای غلبه بر این مشکل، فرد باید روی کاهش خودمحوری و افزایش همدلی کار کند.در ضمن، باید به یاد داشته باشد که هیچ‌کس کامل نیست و هر رابطه‌ای نیازمند تلاش و سازش است.

مشاوره می‌تواند به فرد کمک کند تا دیدگاه واقع‌بینانه‌تری نسبت به روابط داشته باشد.

باید به یاد داشته باشیم که خوشبختی واقعی در روابط صمیمانه و پایدار نهفته است، نه در داشتن گزینه‌های متعدد.

18. سبک دلبستگی ناایمن:

سبک دلبستگی ناایمن، که در دوران کودکی شکل می‌گیرد، می‌تواند یکی از عوامل اصلی ترس از تعهد در بزرگسالی باشد.افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، ممکن است اعتماد کافی به دیگران نداشته باشند و از صمیمیت و نزدیکی عاطفی بترسند.دو نوع اصلی سبک دلبستگی ناایمن عبارتند از: دلبستگی اجتنابی (فرد از صمیمیت اجتناب می‌کند) و دلبستگی دوسوگرا/اضطرابی (فرد به شدت نیازمند تأیید و توجه است و از رها شدن می‌ترسد).این افراد ممکن است در روابط خود الگوهای رفتاری ناسالمی را تکرار کنند که باعث ایجاد تنش و ناپایداری می‌شود.برای تغییر سبک دلبستگی، فرد باید با کمک یک متخصص روی شناسایی و تغییر الگوهای رفتاری خود کار کند.

در ضمن، یادگیری مهارت‌های ارتباطی و تمرین همدلی می‌تواند کمک‌کننده باشد.

باید به یاد داشته باشیم که تغییر سبک دلبستگی زمان‌بر است و نیازمند صبر و تلاش مداوم است.مشاوره زوج‌درمانی نیز می‌تواند به بهبود روابط و ایجاد دلبستگی ایمن‌تر کمک کند.

19. عدم آمادگی برای اولویت دادن به رابطه:

تعهد نیازمند این است که فرد بتواند رابطه خود را به عنوان یک اولویت در زندگی خود در نظر بگیرد و برای آن وقت و انرژی صرف کند.افرادی که آمادگی این کار را ندارند، ممکن است از تعهد بترسند.مهارت‌های رابطه زناشویی آنها ممکن است به دلایل مختلفی مانند تمرکز بر کار، تحصیل، یا سرگرمی‌های شخصی، نتوانند به رابطه خود توجه کافی داشته باشند.این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه از تعهد اجتناب کنند، زیرا می‌دانند که نمی‌توانند نیازهای یک رابطه جدی را برآورده کنند.برای غلبه بر این مشکل، فرد باید به طور با صداقت با خود و طرف مقابل صحبت کند و انتظارات خود را مشخص کند.

در ضمن، باید سعی کند تعادلی بین زندگی شخصی و رابطه خود ایجاد کند.

مشاوره می‌تواند به فرد کمک کند تا اولویت‌های خود را مشخص کند و راه‌حل‌هایی برای مدیریت زمان و انرژی خود پیدا کند.باید به یاد داشته باشیم که یک رابطه سالم نیازمند سرمایه‌گذاری متقابل است و هیچ رابطه‌ای نمی‌تواند بدون تلاش و توجه دو طرف به موفقیت برسد.

20. ترس از دست دادن “نیمه گمشده” کاملا مطلوب:

برخی افراد از این می ترسند که اگر وارد یک رابطه متعهدانه شوند، “نیمه گمشده” کاملا مطلوب خود را از دست بدهند و هرگز او را پیدا نکنند.آنها فکر می کنند که شاید فرد بهتری در انتظارشان باشد.این ترس می‌تواند ناشی از باورهای غیر واقع بینانه درباره عشق و روابط باشد.آنها به دنبال یک رابطه بی نقص و بدون نقص هستند، در حالی که هیچ رابطه ای بدون چالش و سختی نیست.باید این افراد بپذیرند که هیچ “نیمه گمشده” ای وجود ندارد و هر رابطه نیازمند تلاش و تعهد است.آنها باید به جای جستجوی کاملا مطلوب، روی ساختن یک رابطه سالم و پایدار با فردی که در حال حاضر در زندگی شان وجود دارد تمرکز کنند.

مشاوره می‌تواند به این افراد کمک کند تا باورهای غیر منطقی خود را تغییر دهند و دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به عشق و روابط داشته باشند.

باید به یاد داشته باشیم که خوشبختی واقعی در پذیرش و قدردانی از آنچه داریم نهفته است، نه در جستجوی چیزهای دست نیافتنی.مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا